کد مطلب:48409
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:5
در سورة حمد، منظور از راه مستقيم، راه كساني كه نعمت دادهاي...، چيست؟
اهدنا الصرَط المستقيم; ما را به راه راست هدايت فرما.
صراط مستقيم داراي مراتب است; بنابراين راه يافتگان، مانند انبيا و ائمه: نيز اين جمله را ميگويند. صراط مستقيم راهي بهسوي خداست كه هر راه ديگري كه خلايق بهسوي خدا دارند، شعبهاي از آن است، و هر طريقي كه آدمي را بهسوي خدا راهنمايي ميكند، بهرهاي از صراط مستقيم دارد; به اين معنا كه هر راه و طريقي كه فرض شود، به آن مقدار آدمي را بهسوي حق و خدا راهنمايي ميكند كه خودش از صراط مستقيم دارا و متضمن باشد اگر آن راه به مقدار اندكي از صراط مستقيم بهره دارد، رهرو خود را كمتر به سوي خدا ميبرد و اگر بيشتر داشته باشد بيشتر ميكشاند، امّا خود صراط مستقيم بدون هيچ قيد و شرطي، رهرو خود را به سوي خدا هدايت ميكند و ميرساند; به همين جهت خداي تعالي، نام آن را صراط مستقيم نهاد.(تفسير الميزان، همان، ص 52.)
هدايت; عبارت است از نشان دادن هدف به وسيلة نشان دادن راه، و اين خود، نوعي رساندن به هدف و كار خداست. مطلب قابل توجه اين است كه سنّت خداي تعالي بر اين جريان يافت كه امور را از مجراي اسباب به جريان اندازد و در مسأله هدايت هم، وسيلهاي فراهم كند تا مطلوب و هدف براي هر كه او بخواهد، روشن گشته، بندهاش در مسير زندگي به هدف نهايي خود برسد و اين معنا را خداي سبحان بيان فرموده است: فَمَنْ يرد اللَّه?گن يهديه يشرح صدره للإسلـَم;(انعام، 125) خداوند هر كه را بخواهد هدايت كند، سينة او را براي اسلام پذيرا نموده، ظرفيت ميدهد (انعام، 125)(تفسير الميزان، همان، ص 56.)
انسان بايد راه درست راه كارهاي خويش (اعم از انتخاب راه، شغل، دوست، رشته تحصيلي، اخلاق، افكار) از خداوند متعال بخواهد، زيرا گاهي عقايدش درست است; اما در عمل لغزش پيدا ميكند و گاهي بالعكس. گاهي در كليات درست ميرود; ولي در مصاديق اشتباه ميكند; پس خواستن راه مستقيم از خداوند هر لحظه ضروري است.(تفسير نور، محسن قرائتي، ج 1، ص 31، نشر مؤسسه در راه حق.)
صرَط الذين انعمت عليهم غير المغضوب عليهم و لا الضالين; يعني: راه كساني را كه به آنان نعمت دادهاي، نه راه آنها كه بر ايشان غضب كردهاي و نه راه گمراهان.
خداوند در قرآن به اين نعمت اشاره فرموده است: و هر كه خدا و پيامبر را فرمان بَرَد، پس اينان با كساني خواهند بود كه خدا نعمتشان داده از: پيامبران و راستي پيشگان و شهيدان، و شايسته كرداران و ايشان نيكو ياران و همنشينانند (نسأ، 69)
مغضوب عليهم آنهايي هستند كه علاوه بر كفر، راه لجاجت و دشمني با حق را ميپيمايند و حتي از اذيت و آزار رهبران الهي و پيامبران، در صورت امكان فروگذار نميكنند و اينان، همان يهوديان منحرف بودند، چنانكه خداوند در سورة آلعمران آيه 112 به آنها اشاره فرموده است. خداوند در جايي ديگر از قرآن ميفرمايد: خداوند مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرك و آنها را كه درباره خدا گمان بد ميبرند، مورد غضب خويش قرار ميدهد... (فتح، 6)
مراد از ضالّين نيز منحرفان از نصاريَ بودند كه موضعشان در برابر اسلام تا اين حد سرسختانه نبود و تنها در شناخت آيين حق، گرفتار گمراهي شده بودند; البته بايد توجه داشت كه تعبير مغضوب عليهم در مورد يهود، و ضالّين در مورد نصاري، در حقيقت از قبيل تطبيق كلي برفرداست نه انحصار مفهوم مغضوب عليهم و ضالين در اين دسته از يهود و نصاريَ.(ر.ك: تفسير نمونه، همان، ص 54 و 55.)
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.